برای دسترسی به آموزش ها و مطالب مرتبط با استاد علیرضا آزمندیان در حوزه ی موفقیت ، روانشناسی و قانون جذب و … لطفا روی کلمه ی دکتر آزمندیان کلیک کنید .
.
همچنین با کلیک روی هرکدام از موارد زیر میتوانید به لیست اساتید و آموزش ها و مطالب مربوط به آن حوزه دست پیدا کنید :
آموزش موفقیت ، روانشناسی و قانون جذب
آموزش تجارت الکترونیک ( کسب و کارهای اینترنتی )
.
برای دستیابی به کلیه موارد و کلیه حوزه ها و اساتید و اطلاع رسانی ها ، میتوانید روی عبارت : همه ی اساتید موفقیت و کسب و کار کلیک کنید .
.
.
.
.
.
.
.
آموزشی _ انگیزشی :
آزمندیان دکتر
دکتر آزمندیان ثروت
📌معرفی زیباترین اسکناس سال ۲۰۱۷میلادی
🔹انجمن بینالمللی اسکناس (IBNS) زیباترین اسکناس سال را معرفی کرد و اسکناس جدید ده فرانکی سوئیس به عنوان زیباترین اسکناس سال شناخته شد.
آزمندیان باور
آزمندیان دکتر [۰۸.۰۴.۱۸ ۰۹:۰۸]
قانون پارکینسون ! ⬇️⬇️⬇️
چرا وقتی انجام پروژهای را یک ساله تعریف میکنیم، در یک سال انجام میشود و اگر همان را هشت ماه تعیین کنیم در هشت ماه انجام میشود؟
چرا وقتی برای انجام کاری یک ساعته سه ساعت وقت داریم انجام آن سه ساعت طول می کشد؟
پاسخ همه این سوالات در "قانون پارکینسون" نهفته است.
بر اساس قانون پارکینسون در مدیریت :
"ذهن، کار را به مدت زمانی که به آن اختصاص داده شده کش میدهد"
در واقع میتوان اینگونه بیان کرد، براساس قانون پارکینسون:
وقت بیشتر = اتلاف وقت بیشتر
کارمند بیشتر = بیکاری بیشتر
دخل بیشتر = خرج بیشتر
لذا بهعنوان مدیر، مهم است بتوانیم بر قانون پارکینسون غلبه کنیم و مهمترین تکنیک برای غلبه بر آن:
تعیین مهلت زمانی و ضربالاجل معقول و پایبندی به انجام کارها در زمان تعیین شدهاست.
اگر کاری به کارمند یا گروههای کاری سپرده میشود حتما باید مهلت معقول انجام(براساس تجربه، امکانات و حجم کار) کاملا مشخص باشد و بهطور شفاف به فرد یا گروه اعلام شود تا از اتلاف زمان، انرژی و هزینه جلوگیری گردد.
این قانون را در تمام زندگی استفاده کنید چون زندگی کاری وغیر کاری شما هم سو با یکدیگرند
#psychology
آزمندیان باور
آزمندیان دکتر [۰۸.۰۴.۱۸ ۰۹:۰۸]
رمز موفقیت راکفلر
در نیویورک پایین ساختمان معروف امپایراستیت که مجسمه راکفلر قرار دارد، 3 جمله از این بزرگ میلیاردر آمریکایی نوشته شده است:
موفقیت های اقتصادی من مرهون به کارگیری این سه جمله است:
زودتر از دیگران مطلع شدم
زودتر از دیگران تصمیم گرفتم
وقتى تصمیم گرفتم چشمم را بستم و عمل کردم.
#psychology
آزمندیان باور
آزمندیان دکتر [۰۸.۰۴.۱۸ ۱۱:۴۲]
پاسخگویی به مشتری وقتی که میگوید: میخواهم فکر کنم
مشتریان غیر از «بله» یا «نه» چیزهای دیگری هم میگویند. برای بسیاری از فروشندگان چگونگی برخورد با جمله کوتاه میخواهم درباره آن فکر کنم از همه دشوارتر است. این جمله در اساس مثبت است، اما اگر در برابر آن عقبنشینی نمایید ممکن است هرگز دوباره با آن مشتری صحبت نکنید.
منظور بعضی از مشتریان که این جمله را میگویند نه است. شما باید بدانید که باید از این جمله معنی ظاهری را درک کنید یا نه. بنابراین پاسخ بهتر چیست؟ غالبا بسیار مشکل است که دلیلی بیابیم که چرا مشتری نباید درباره آن فکر کند ( مگر آنکه شما بتوانید دلیلی قطعی برای تصمیمگیری فوری ارائه کنید). بنابرین بهترین راه پذیرفتن است، و نه فقط پذیرفتن بلکه تشویق مشتری به فکر کردن درباره آن است. به او بگویید که این تصمیم مهمی است، بگویید که نباید به آسانی تصمیمگیری کند و عجله نماید، و این که باید مطمئن باشد؛ به هر صورتی که آن را بیان میکنید باید به روشنی نشان دهد که شما موافق فکر کردن درباره آن هستید. اما بعد بپرسید که چرا او هنوز هم باید فکر کند، یا اینکه چه بخشهایی از تصمیم هنوز احتیاج به بررسی بیشتر دارند. غالبا در اینجا نکتهای عرضه میشود، گیر خاصی در کار وجود دارد، چیزی در مجموعه که به خوبی بقیه اجزاء نیست، یا در زمینهای از کار نیاز به اطلاعات بیشتر بهچشم میخورد. آنگاه شما میتوانید بکوشید تا توجه را به مذاکره بیشتر معطوف سازید:
میخواهم در باره آن فکر کنم
البته،این تصمیم بزرگی است، شما باید مطمئن باشید
درست است
شما باید مطمئن شوید که از هر نظر درست است، آیا هیچ جنبه خاصی وجود دارد که شما میخواهید به ویژه در باره آن فکر کنید؟
خوب، فکر میکنم که زمان نصب بیش از همه نگران میکند چون حتما بر کار جاری ما اثر میگذارد
تا حدی درست است، اما میتوانیم مشکل را رفع کنیم، شاید من به اندازه کافی توضیح ندادم که چگونه با این موضوع برخورد خواهیم کرد؛ آیا میتوانیم قبل از پایان گفتگو یک بار دیگر آن را توضیح دهیم؟
بسیار خوب، من میخواهم تمام موضوع را بطور واضح بفهمم
اکنون جلسه دوباره جریان مییابد و دلیلی وجود ندارد که به سمت پایین دیگری حرکت نکند (در چنین شرایطی استفاده از روش اعتراض نهایی درست خواهد بود) که بدون درخواست برای فکر کردن بیشتر به توافق برسد. این عبارت معمولا نشانهای از آن است که چیزی و شاید چند چیز -که در این حالت شما ممکن است بتوانید از مشتری بخواهید که آنها را برای شما فهرست کند و بعد پیشنهاد بحث بیشتر را مطرح نمایید- هنوز ناروشن و حلنشده باقی مانده است.
لیکن در اینجا راه دیگری هم وجود دارد. ممکن است مشتری فرصت بیشتری بخواهد که فکر کند، نه به این دلیل که برای فکر کردن زمان لازم است بلکه به دلیل دیگری که برایش مطرح است.
دو دلیل که بیش از همه محتمل هستند یکی نیاز به مشورت با شخص دیگری در سازمان (احتمالا تصمیمگیرنده واقعی) است و دومی این که شاید رقیبی وجود دارد و جلسهای به منظور مقایسه با آنان ترتیب داده شده است.
این احتمالات، یا موارد دیگر، را میتوان با پرسشهای دقیق فهمید. در چنین حالتی نقشه شما برای نهایی کردن کار ممکن است تغییر یابد؛ شاید اولین گام، تلاش برای تشکیل جلسهای با همکار آنها باشد. گاهی آنان از کمک گرفتن برای هرگونه اقناع داخل سازمانی که ممکن است لازم شود استقبال می کنند، یا آنکه سعی شود شما هم بعد از جلسه با رقیب دوباره درباره پیشنهاد خود صحبت کنید.
باز هم مشاهده میشود که هرچه اطلاعاتی که در هر مرحله کسب میکنید بهتر باشد، موقعیت شما برای پیشبرد کار بهتر خواهد بود. چنین روشهایی شکستناپذیر نیستند اما اگر احتمال موفقیت شما را حتی اندکی افزایش دهند، ارزش دنبال کردن را دارند.
آزمندیان باور
آزمندیان دکتر [۰۸.۰۴.۱۸ ۱۳:۳۹]
دکتر آزمندیان ثروت
دستفروش ویتنامی گوی سبقت را از سایر فروشندگان شهرش ربوده
این فروشنده با داشتن یک گربه 3 ساله بنام "داگ" و پوشاندن لباس های خنده دار و بامزه فروشش را چندین برابر کرده
مزیت رقابتی
آزمندیان باور
آزمندیان دکتر [۰۸.۰۴.۱۸ ۱۳:۵۳]
دکتر آزمندیان ثروت
🚩رکوردشکنیها در بازار ارز روزانه شد:
🔹قیمت دلار در بازار آزاد 5500/ قیمت یورو در بازار آزاد 6525
آزمندیان باور
آزمندیان دکتر [۰۸.۰۴.۱۸ ۱۵:۰۷]
دکتر آزمندیان ثروت
🎯 انسانهای موفق تحت تاثیر شور و اشتیاق قلبی خود هستند.
آزمندیان باور
آزمندیان دکتر [۰۸.۰۴.۱۸ ۱۶:۴۹]
💥مقاله(لینکدین)
💥بهترین ویژگی های مدیران موفق از نظر مدیر منابع انسانی لینکدین.
واضح است که کیفیت رفتارهای مدیران در یک سازمان میتواند در کارکرد و پیشرفت تیم کاری، تاثیر فوقالعاده چشمگیری داشته باشد.
در این میان پت وادورز (Pat Wadors) مدیر بخش منابع انسانی لینکدین به بیان تجربهی ارزیابیاش از رفتارهای حرفهای مدیران موفق پرداخته است.
چارت مدیریتی لینکدین به این صورت است که رید هافمن موسس و رییس آن، جف وینر مدیرعامل و معاون رییس و پت وادورز مسئول منابع انسانی و سازماندهی استعداد های جهانی است.
وادورز در مصاحبهای که با بیزینس اینسایدر داشته، مجموعهای از معیارهای مدیران موفق و عالی را معرفی کرده است.
این ویژگیها برای مدیریت در هر سازمانی میتواند کارآمد باشد؛ در ادامه به بیان این ویژگیها خواهیم پرداخت:
۱. آنها به رشد کارمندان خود اهمیت میدهند.
بن کاسنوچا در کتاب خود به نام اتحاد (The Alliance) در رابطهی بین مدیران و کارکنان توضیح میدهد که چگونه کارفرمایان میتوانند بهترین های سازمان خود را حفظ کرده و بین آنها اتحاد برقرار کنند.
مدیران باید این نکته را به خاطر بسپارند که یک کارمند تا آخرر نیست برای آنها کار کند.
وادورز در ادامه میگوید: بهترین مدیران، مدام کارمندان خود را به سمت رشد و پیشرفت سوق میدهند و چالشها و فرصتهای یادگیری جدید را برای آنها فراهم میکنند.
۲. آنها عملکرد کار را به شکل مداوم مرور میکنند.
مدیران حرفهای به جای این که منتظر باشند تا سال به پایان برسد و گزارش عملکرد را آن موقع مرور کنند، دایم در جریان روند کار قرار دارند و با اعضای تیم خود گفتگو میکنند.
بنا به گفتهی وادورز: این مرورها الزاما گزارشات هیجانآوری نیستند و حتی میتوانند خسته کننده باشند.
۳. آنها انتظارات خود را شفاف بیان میکنند.
مدیران مطرح به جای این که فهرستی از وظایف را در اختیار کارکنان خود قرار دهند، با آنها وارد ارتباط شده و اطمینان حاصل میکنند که انتظارات آنها برای کارمندانشان تفهیم شده است.
۴. آنها ذهنیت کارآفرینی را پرورش میدهند.
بهترین مدیران حاضر در شبکهی لینکدین به دنبال توانمدسازی کارکنان خود هستند و از آنها میخواهند به دنبال راهکارهای بهتر و جدیدتر باشند.
۵. آنها کارکنان را به ریسک پذیری تشویق میکنند.
وادورز بر این عقیده است که کارمندان لینکدین باید بتوانند بگویند که: من این اختیار را دارم که در یک چارچوب معین تصمیم گیریهایی داشته باشم و دست به ریسکهای حساب شده بزنم؛در این صورت است که از اشتباهات خود در لینکدین درس میگیرم.
لینکدین به رویکرد کاری حاکم بر سیلیکون ولی مبنی بر نترسیدن از شکست عقیده دارد و آن را نوعی تجربه میداند که میتوان از آن درس گرفت بدون این که نیازی باشد زمان را برای تاسف هدر داد.
۶. آنها دربارهی خط مشی شرکت توضیح میدهند.
بهترین مدیران لینکدین، شفاف عمل میکنند و در مورد خطی مشی شرکت و ماموریت کلی آن با اعضای تیم وارد گفتگو میشوند.
۷. آنها به حرفهای خود عمل میکنند.
در نهایت، بهترین مدیران تمام رفتارهایی که از کارمندان خود انتظار دارند را اجرا میکنند؛ وادورز، جف وینر را الگویی عالی معرفی کرد که حضور قوی و حمایتگری در لینکدین دارد.
مشاوران کسب و کار
آزمندیان باور
آزمندیان دکتر [۰۸.۰۴.۱۸ ۱۶:۵۴]
دکتر آزمندیان ثروت
مجله بیزنس تودی
Business Today - April 22, 2018
English | 164 pages | True PDF | 23.2 MB
آزمندیان باور
آزمندیان دکتر [۰۸.۰۴.۱۸ ۱۶:۵۴]
[ File : @enmagazine 2018-04-22_Business_Today.pdf ]
آزمندیان دکتر [۰۸.۰۴.۱۸ ۱۷:۲۴]
عوامل کلیدی موفقیت CSF Critical Success Factors
شناسایی عوامل کلیدی موفقیت CSF Critical Success Factors برای هر سازمان یا پروژه ای برای به موفقیت رساندن اهداف آن ضروری و لازم است. به عنوان مثال، عامل کلیدی موفقیت برای یک پروژه فن آوری اطلاعات IT میزان درگیری کاربران در سیستم ها است. یک شرکت ممکن است از روش شناسایی عامل کلیدی موفقیت CSF به عنوان ابزاری برای تعیین عناصر مهم موفقیت نیز استفاده کند.
یک برنامه باید به گونهای طراحی و اجرا شود که محیط مناسبی را جهت کسب عوامل موفقیت کلیدی به شرح زیر برای سود دهی و ترقی فراهم نماید:
عوامل پولی: موجودی نقد ، افزایش سود سهام، و درصد سود از فروش خالص
· به دست آوردن مشتریان جدید و یا توزیع کنندگان بعنوان تضمین آینده
· رضایت مشتریان ،آنها چگونه خوشحال می شوند؟
· کیفیت، چگونه فرآوردهها و خدمات شما مفید واقع میشوند؟
· توسعه محصولات وخدمات، چه چیزی باعث رونق کسب و کار و جذب مشتریان و افراد جدید بیشتر می شود ؟
· سرمایه فکری، افزایش مواردی که می دانید سود آورتر است؟
· روابط استراتژیک، منابع جدید کسب و کار، تولیدات و درآمدهای خارج از سازمان
· جذب و نگهداری کارکنان، توانایی شما برای توسعه و گسترش کارها
· قابلیت تحمل،توانایی شخصی شما برای ادامه فعالیت ها و توسعه
به یاد داشته باشیم یک عامل کلیدی موفقیت یک شاخص کلیدی عملکرد یا KPI ، Key Performance Indicator نیست . عوامل کلیدی موفقیت عناصری هستند که برای موفقیت یک استراتژی ضروری و اساسی هستند. در حالی که شاخص های کلیدی عملکرد کمیت اهداف را تعیین کرده و اندازه گیری می کنند برای مثال:
KPI : تعداد مشتریان جدید
CSF : نصب مراکز تلفن جدید برای دریافت درخواست مشتریان
#Strategy
آزمندیان باور
آزمندیان دکتر [۰۸.۰۴.۱۸ ۱۷:۲۴]
دکتر آزمندیان ثروت
💢 میلیاردرها رویدادهایی را که اکثر افراد، ساده از کنار آنها میگذرند به فرصت تبدیل میکنند...
آزمندیان باور
آزمندیان دکتر [۰۸.۰۴.۱۸ ۲۱:۵۹]
[Forwarded from تبادلات تخصصی]
⭕️🔹 مخاطبان گرامی، به قویترین
لیست "تبادل توسعه کسب و کار" خوش آمدید:
در ادامه آدرس چندین کانال ارزشمند مرتبط با توسعه کسب و کار خدمت شما تقدیم می شود.
📣 @tabadolists
🔹🔹🔹🔻🔸🔸🔸
📣 گمرک، تجارت ، بازرگانی
https://t.me/joinchat/AAAAAEJqwRU-Gvnfg5hTuA
📣 اقتصاد و کسبوکار
https://t.me/joinchat/AAAAAD_zo4g-L6Um2yUxxg
📣 همیار کسب و کار
https://t.me/joinchat/AAAAAFKSo9mYViFkPqTaxQ
📣 مشاوران کسب و کار
https://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q
📣 پشت پرده اقتصاد ایران
http://t.me/joinchat/BWe90UEpToDVqC8U6h2_4A
📣 اسرار گویندگی و فن بیان
https://t.me/joinchat/AAAAAEQG9-oOqd1LyoJe4g
📣 داده ، مقاله بیش، مشاوره پایان نامه اقتصاد مدیریت و حسابداری
https://t.me/joinchat/AAAAAD70OGR_bxJA87Qxmg
🔸🔸🔸🔻🔹🔹🔹
🔆 لینک گروه تبادل تخصصی:
https://t.me/joinchat/ENOMnBG-C5l294NfBNU6Ag
آزمندیان دکتر [۰۹.۰۴.۱۸ ۰۹:۲۵]
چگونه انتقاد کنیم و نتیجه بگیریم؟
مردی تصمیم گرفت به جای انتقاد از شلختگی همسرش در خانه داری که معمولا به جروبحث منجر می شد،راه دیگری در پیش گیرد.بدون آنکه به همسرش حرفی بزند،چندین اسکناس را در جاهایی که حدس می زد همسرش متوجه آن نمی شود،پنهان کرد.
یکی دو روز بعد،همسرش در فریزر را که باز کرد،یکی از آن اسکناس ها را با یادداشتی که به آن متصل شده بود،پیدا کرد. در یادداشت آمده بود:<جایزه ی شماره یک برای مرتب کردن فریزر!>
حس کنجکاوی او تحریک شد و انتقادات دیگری را هم که شوهرش به زبان آورده بود،به یاد آورد.
مشغول وارسی یک دسته مجله شد،در زیر مجله ها اسکناس دیگری همراه یک یادداشت دیگر پیدا کرد: <جایزه شماره چهار،برای سامان دادن به مجله ها.>
وقتی فهمید جایزه ی شماره دو و سه و احتمالا جوایز دیگری هم وجود دارد،با خوش حالی به نظافت ادامه داد.وقتی جستجوی گنج تمام شد،حس کرد به همه آن چیزهایی که شوهرش از آن ها شکایت می کرد و نتیجه ای در پی نداشت،پاسخ مثبت داده است و به جای احساس آزردگی،احساس رضایتی هم در دلش پیدا شده است.
برای اینکه انتقادمان سازنده باشد،باید به یک پرسش کلیدی پاسخ دهیم: اطلاعاتی را که می خواهیم به طرف مقابل بدهیم،چگونه بیان کنیم که طوری آن را بپذیرد که هم از آن سود ببرد و هم به بهبود روابطمان کمک کند؟
دکتر هندری وایزینگر
#psychology
آزمندیان باور
آزمندیان دکتر [۰۹.۰۴.۱۸ ۰۹:۲۶]
فیلم هایی که بهتر است کارآفرینان ببینند :
1) Wall Street
این فیلم ماجرای یک سهام دار طمعکار را بیان می کند که به شدت علاقه دارد سریعا رشد کند و به قله برسد در این مسیر مجبور می شود به بعضی فعالیت های غیر قانونی دست بزند، این فیلم نیز حرف های جالبی از دنیای کسب وکار برای گفتن دارد.
2) Network
Network یک فیلم کلاسیک است که در سال 1970 ساخته شده است و داستان یک مجری تلویزیون به نام هاوارد بیال را بیان می کند که توسط شرکت تلویزیونی که در آن کار می کند تا مرز جنون برده می شود و در نهایت توسط آنها کشته می شود. این فیلم دیالوگ های بسیار زیبایی دارد و در مورد عوام فریبی در کسب وکار درس هایی برای گفتن دارد.
3) Inside Job
فیلم Inside Job در واقع یک مستند است و فیلم مفیدی است مخصوصا برای کسانی که فعالیت خود را در دنیای کسب و کار به تازگی شروع کرده اند. این فیلم در واقع ماجرای بحران اقتصادی سال 2008 را بیان می کند و نشان می دهد که چگونه قدرت کنترل نشده و طمع عده ای محدود می تواند جهان را نابود کند.با دیدن این فیلم میتوان به واقعیت های دنیای کسب وکار پی برد.
4) Invictus
این فیلم یکی دیگر از فیم های ورزشی است و یک ماجرای انگیزاننده قوی دارد، ماجرای فیلم ماجرای یک تیم راگبی در آفریقای جنوبی است که توسط نلسون ماندلا تشویق به قهرمانی در جام جهانی می شود و همه وقایع در طی دوره اتحاد دوباره کشور پس از دوران آپارتاید رخ می دهد. این فیلم درس های زیادی در مورد نقش رهبری و اهمیت پایبندی به اهداف را در خود دارد و راه های کارتیمی و انگیزه دادن به یک تیم را نشان می دهد
5) The Pursuit of Happyness
فیلم The Pursuit of Happyness یک داستان واقعی است و یکی از انگیزاننده ترین فیلم هایی است که تا کنون ساخته شده است، این فیلم ماجرای مردی به نام کریستوفر گاردنر را روایت می کند که قصد دارد یک کارگزار بورس شود، این فیلم تلاش های کریستوفر برای فروش یک دستگاه پزشکی و تامین مخارج زندگی و محافظت از پسر کوچکش را نشان می دهد، کریستوفر همزمان قصد ورود به دوره کارآموزی رایگان کارگزاری بورس را دارد. این فیلم یکی از بهترین فیلم هایی است که اهمیت پشتکار و ایمان به اهداف را نشان می دهد.
6) Thank You for Smoking
فیلم Thank You for Smoking برای کسانی که به بازاریابی و فروش علاقه زیادی دارند بسیار مفید است، این فیلم داستان مردی را روایت می کند که از مهارت های سخنرانی خود برای دفاع از تنباکو و سیگار استفاده می کند آن هم در وضعیتی که مخالفان سر سختی را در مقابل خود دارد. داستان این فیلم داستان بازاریابی است، داستان بازاریابی برای چیزی که مردم را می کشد و درس هایی در مورد اخلاق در بازاریابی و کسب وکار برای گفتن دارد.
7) Up in the Air
این فیلم داستان مردی به نام رایان بینگهام را بیان می کند، کار بینگهام اخراج کردن دیگران است، رایان با هواپیما به شرکت های مختلف سفر می کند و کار اخراج کردن کارمندان شرکت های مختلف را به عهده می گیرد، اما زمانی که خودش توسط شرکت خودش اخراج می شود با واقعیت های زندگی و دنیای کسب وکار روبرو می شود. این فیلم چون با مفاهیم مدیریت نیروی انسانی و نحوه برخورد با انسان ها سروکار دارد فیلم بسیار خوبی برای دانشجویان بازاریابی و مدیریت است.
8) Pirates of the Silicon Valley
ماجرای این فیلم داستان شکل گیری دو غول تکنولوژی دنیا یعنی اپل و مایکروسافت است، فیم نگاهی به زندگی بیل گیتس و استیو جابز است و ماجرای شکل گیری غول های دره سیلیکون آمریکا را بیان می کند ودرس های ارزشمندی در حوزه بازاریابی و مدیریت دارد.
9) Flash of Genius
فیلم Flash of Genius نیز بر اساس داستان واقعی یک مخترع آمریکایی به نام روبرت کیارنز ساخته شده است، رابرت مخترع برف پاک کن هایی است که همه ما در خودروهایمان امروزه استفاده می کنیم. رابرت در این فیلم تلاش میکند از حق مالکیت اختراع خود که توسط یک شرکت دزدیده شده است دفاع کند. این فیلم نه تنها در مورد ایستادگی یک مرد در برابر یک شرکت بزرگ است بلکه نمایشی از نحوه نوآوری و توسعه محصول نیز می باشد.
10) The Damned United
فیلم The Damned United یک فیلم ورزشی است و داستان واقعی برایان کلاگ مربی لیدزیونایتد را بازگو می کند، این فیلم نه تنها یک فیلم انگیزشی قوی است بلکه درس های ارزش مند بسیار زیادی در حوزه مدیریت دارد.
#Entrepreneurship
آزمندیان باور
آزمندیان دکتر [۰۹.۰۴.۱۸ ۱۰:۲۲]
پیشنهادهایی برای کاهش سکوت در سازمانها :
۱-استقرار نظام پاداش دهی مناسب برای نظرات و پیشنهادات خلاق؛
۲-استقرار سیستم تریبون آزاد بدون کوچکترین استرس و نگرانی و ترس از بیان آزاد عقاید؛
۳-شناسایی توانمندی ها و قابلیت های افراد و استفاده از آنها در امور اجرایی و تصمیمگیری؛
۴-کاهش تمرکز سازمانی و تفویض اختیار؛
۵-شناخت ویژگی های فردی و شخصیتی افراد جهت واگذاری مسئولیت به آنها؛
۶-تشکیل کارگاههای آموزشی روابط عمومی و برقراری ارتباط؛
۷-تدوین آئین نامههایی برای حمایت از نظرات کارکنان؛
۸-تغییر فرهنگ سازمان در جهت دستیابی به موقعیت سازمانهای یادگیرنده و یادگیری سازمانی؛
۹-برقراری برنامه بهبود مدیریت منابع انسانی؛
۱۰-ایجاد امنیت شغلی برای کارکنان و کاهش جو ترس و هراس از انتقاد؛
۱۱-ایجاد سیستم بازخورد مثبت و منفی توامان.
۱۲-استقرار سیستم آموزش کارکنان برای همگام بودن با تکنولوژی و فن آوری های روز دنیا.
#Management
آزمندیان باور
آزمندیان دکتر [۰۹.۰۴.۱۸ ۱۱:۰۵]
دکتر آزمندیان ثروت
💢 میلیاردرها رویدادهایی را که اکثر افراد، ساده از کنار آنها میگذرند به فرصت تبدیل میکنند...
آزمندیان باور
آزمندیان دکتر [۰۹.۰۴.۱۸ ۱۲:۰۵]
[Forwarded from اقتصاد کسب و کار]
دکتر آزمندیان ثروت
#فوری / دلار ۶ تومان شد!
سکه یک میلیون و ۹۶۰ هزار و دلار ۶۰۰۰ تومان شد/ایلنا #اقتصادی
@ecotraders
آزمندیان دکتر [۰۹.۰۴.۱۸ ۱۳:۱۱]
دکتر آزمندیان ثروت
اشتباه بزرگ اکثر انسانها این است که فکر میکنند زمان زیادی دارند، و فقط زمانی که دیر شده است متوجه این اشتباه میشوند...
آزمندیان باور
آزمندیان دکتر [۰۹.۰۴.۱۸ ۱۵:۵۴]
دکتر آزمندیان ثروت
⭕️ کلید حل مشکلات
#انیشتین
آزمندیان باور
آزمندیان دکتر [۰۹.۰۴.۱۸ ۱۵:۵۸]
✅ چهارقدم تا گرایش و رفتار برتر
📍اینکه چه اتفاقی برای تان می افتد،مهم نیست، مهم این است که چه واکنشی به آن چه که برای تان اتفاق می افتد،نشان دهید. بخصوص وقتی مشکلی غیره منتظره دارید..
📍اولین قدم: با هر چالشی که روبرو می شوید، به جای گذشته، روی آینده تمرکز کنید.
📍دومین قدم: هر وقت با مشکلی روبرو شدید، به جای مشکل، روی راه حل تمرکز کنید .
📍سومین قدم:فرض کنید که چیزی ارزشمند پشت هر مشکل با چالشی مخفی شده است.
📍چهارمین قدم: فرض کنید هر موقعیتی که الان با آن مواجه شده اید،همان موقعیت لازم برای موفقیت نهایی تان است.
برایان تریسی
🔖منبع: کتاب “درآمدتان را هزار درصد افزایش دهید”
آزمندیان باور
آزمندیان دکتر [۰۹.۰۴.۱۸ ۱۶:۳۱]
برنامه ریزی پروژه زندگی
سه لیستی که زندگی شما را دگرگون خواهد کرد
1. لیستِ کارهایی که باید انجام دهید (باید حتما حداقل یکی از این لیست را داشته باشید)
شما نیاز به لیستی از کارهایی که باید انجام دهید را تهیه کنید. این لیست هرچقدر جزئیات بیشتری شامل شود بهتر است.
برای مثال؛ لیست کارهایتان میتواند سالانه، ماهیانه، فصلی، روزانه باشد.
شما اگر بتوانید 3 لیستِ کارهای سالانه، ماهیانه، روزانه تان را تهیه کنید، به تنهایی مسیر موفقیت تان را به وضوح برایتان مشخص خواهید کرد و دقیقا 50% مسیر رسیدن به اهدافتان را طی کردید.
برای مثال در مقاله ی چطور هر روزمان را پر انرژی شروع کنیم (از اینجا بخوانید) خواندید که میتوانید لیست روزانه تان را هرشب برای روز بعد بنویسید.
اگر میخواهید نحوه هدف گذاری و نوشتن دقیق تر کارهایتان را یادبگیرید، مقاله نقشه راه موفقیت را بخوانید (از اینجا بخوانید)
2. لیستِ کارهایی را که باید به دیگران محول کنید (لیست برون سپاری)
فقط به خاطر اینکه میتوانید کاری را انجام دهید، دلیل نمی شود که باید حتما انجامش دهید !
برایان تریسی سخنران و نویسنده کتابِ پرفروش قورباغه را قورت بده میگوید “اگر کسی را پیدا کردید که حتی 51% از کارهایی را که شما در طول روز در محل کارتان انجام میدهید را میتواند انجام بدهد، کارهایتان را به او بسپارید.”
زیاد کار کردن شما را موفق نمیکند. شما باید فکرتان آزاد باشد تا بر روی کارتان فکر کنید نه در کارتان.
برای اطلاعات بیشتر در مورد این لیست در مقاله چرا برای ثروتمند شدن نباید برای پول کار کنید مفصل از اینجا بخوانید.
3. لیستی از ویژگی هایی که میخواهید داشته باشید (لیستِ باید-باشم تان)
یکی از تاثیرگذارترین زن دنیا – اپرا وینفری می گوید “شما همانی خواهید بود که باور دارید خواهید شد.“
دکتر گایل ماتیو، پرفسور دانشگاه کالیفرنیا، در تحقیقات 20 ساله ای که بر روی دانش آموزانی انجام داد، در دوران ابتدایی از 100 دانش آموزش سوالاتی پرسیده شد که چند نفر از آنها اهدافشان را مکتوب کرده اند، چند نفر هدف دارند و چند نفر هیچ هدفی ندارند؟
20 سال بعد، مجددا از وضعیت زندگی این 100 نفر اطلاعاتی جمع آوری کردند و مشخص شد 3% افرادی که اهدفاشان را مکتوب کرده بودند، جزو مرفه ترین و پولدارترین خانواده های شهرشان شده بودند و به معنی واقعی کلمه موفقیت را در زندگیشان بدست آورده بودند.
شما نیز هر هدفی دارید، از اینکه میخواهید به چه کسی بعد از چند سال تبدیل شوید و چه وضعیتی داشته باشید را در لیستی مکتوب کنید.
کافیست روزانه حداقل یکبار این 3 لیست را مرور کنید تا تاثیر شگفت انگیز آنرا درک کنید
#psychology
آزمندیان باور
آزمندیان دکتر [۰۹.۰۴.۱۸ ۱۸:۲۸]
[Forwarded from معنا MANA]
[ Video ]
🔹دوره MBA یکساله، یک سال برای یک عمر...
آیا واقعا چنین است؟!
👈در دانشگاه شهیدبهشتی رایگان با MBA آشنا شوید
ثبتنام
02122439033
https://goo.gl/8FzMm5
اطلاعات بیشتر
https://t.me/dbamba/413
@dbamba
آزمندیان دکتر [۰۹.۰۴.۱۸ ۲۰:۲۸]
اهمیت برندینگ
برای موفقیت در برندینگ شما باید نیازها و خواسته های مشتریان خود را بخوبی بشناسید و استراتژی برند و شرکت خود را در هر زمان متناسب با آن برنامه ریزی کنید.
برندینگ شما با تجربیات و برداشت های قبلی مشتریان از بازار در ارتباط خواهد بود و در کنار جذب عده ای به سوی شما مشخصا بخشی از مشتریان را از شما دور خواهد کرد. برندینگ موفق باید هر روز در تلاش برای برای جلب بیشتر رضایت مشتریان و جذب مشتریان جدید باشد، اینکار تنها در سایه تحقیقات میدانی درست، بررسی عملکرد و رضایت مشتریان و تعیین استراتژی تبلیغاتی صحیح امکانپذیر است. در عمل، مدیریت برند پایه و اساس مناسبی را برای بازاریابی و ارتباطات شما ایجاد خواهد کرد که عدم توجه به آن ممکن است شما را از رقبایتان عقب بیاندازد.
#Marketing
آزمندیان باور
آزمندیان دکتر [۰۹.۰۴.۱۸ ۲۰:۲۸]
مدیریت استراتژیک منابع انسانی در شرکت سونی
مدیران سونی برای پیاده سازی استراتژیهای خود بر نیروی انسانی، تاکید بسیار زیادی دارند و به این منبع به عنوان یک منبع کاملاً استراتژیک مینگرند و پیوسته سعی می کنند تا فرهنگ مجموعههای مربوط به خود را به سمت شرایط مناسب روز، حرکت دهند.
مزیتهای رقابتی سونی شامل موارد زیر است:
اعتبار، خلاقیت، کیفیت، سرمایه، فناوری اطلاعات و فرهنگ سازمانی، که همه این موارد را مدیون نیروی انسانی خود هستند. سونی از همان ابتدای کار، نقش استراتژیک نیروی انسانی را در پیشبرد هدفهای شرکت درک کرده بود. بنابراین بر مکانیزم یادگیری بسیار تاکید داشت. اگر چه ژاپنی ها خصوصیات همکاری گروهی و پشتکار را دارند ولی از نظر خلاقیت در سطح بالایی نیستند. پس مدیران شرکت با شناخت نقاط قوت و ضعف منبع انسانی خود، توانسته اند با تقویت نقاط قوت و بر طرف کردن نقاط ضعف، این منبع استراتژیک را به سطح بالایی برسانند. برای تحقق این امر مدیران سونی برنامه های ویژهای را در شرکت خود دنبال کرده اند.
توسعه خلاقیت و کارآفرینی در بین نیروهای شرکت، یادگیری مستمر و آماده نگه داشتن آنها باعث شده که هر گاه مدیران تصمیمی استراتژیک می گیرند به راحتی به اجرا در آید.
در این شرکت موارد زیر به عنوان قانون به گونهای مستمر روی منابع انسانی اعمال می شود:
۱- هر کارمند جدید، بدون توجه به سابقهاش، چند ماه در بخش تولید کار میکند.
۲- مدیریت باور دارد که همه کارکنان باید تولیدات شرکت، تلاشها و فرهنگ آن را درک کنند.
۳- افراد هر چند سال بین مشاغل مختلف جابهجا می شوند.
۴- افراد به طور متناوب از یک شغل مهندسی به یک شغل تولیدی و برعکس جابهجا می شوند.
۵- پاداش به گروه داده می شود، نه به فرد.
۶- افراد باید خلاق باشند. آنها تا زمانی که اشتباهشان تکراری نیست، نباید نگران آن باشند.
۷- مسئولیت و بار کاری نیروهای جوان، با رعایت احتیاطهای لازم، باید زیاد باشد.
۸- همه مدیران جدید، دوستان با تجربه و با اعتماد شرکت هستند.
#HRMStrategy
آزمندیان باور
آزمندیان دکتر [۰۹.۰۴.۱۸ ۲۱:۱۱]
📝 ﻣﻮﺭﭼﮕﺎﻥ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺣﺮﻑ نمی زنند ، ﺍﻣﺎ ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﯽ ﺩﺍﻧﻪ ﺟﻤﻊ می کنند ﺯﻧﺒﻮﺭﻫﺎ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺣﺮﻑ نمی زنند ، ﺍﻣﺎ ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﯽ ﺧﺎﻧﻪ می سازند،
ﭘﺮﺳﺘﻮﻫﺎ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺣﺮﻑ نمی زنند، ﺍﻣﺎ ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﯽ ﺑﻪ ﺳﻔﺮ می روند........
ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺧﻮﺏ حرف می زنند...
ﺗﻨﻬﺎ ﺁﺫﻭﻗﻪ ﺟﻤﻊ می کنند . ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻨﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ
ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺳﻔﺮ می کنند.
براستی ﮐﻪ ﺁﺩﻣﯽ ﺗﻨﻬﺎ ﺗﺮﯾﻦ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﺳﺖ .............
ژان پل سارتر
آزمندیان باور
آزمندیان دکتر [۱۰.۰۴.۱۸ ۰۹:۰۹]
5شغلی که قبل از کارآفرینی باید تجربه کرد
افراد کمی پیدا میشوند که کار خود را با کارآفرینی، به عنوان اولین تجربه کاری، آغاز کنند.
کارآفرینی در مقایسه با مشاغل حرفهای سنتی، ریسکپذیرتر است و نسبت به آنها نیاز به سرمایه بیشتری برای راهاندازی دارد. اگر قبل از اینکه کارآفرین شوید یک شغل ثابت داشته باشید، مجموعه ای از مهارتها، تجارب، بینشها و همینطور پول لازم برای موفق شدن در این کار را در اختیارتان خواهد گذاشت.
همانگونه که احتمالا میدانید، برخی شغلها بهتر میتوانند روند آمادگی برای کارآفرینی را تسهیل کنند.
هر شغل دفتری احتمالاً میتواند برای شما سرمایه لازم و ارتباطات جدیدی را به ارمغان بیاورد. با این وجود مشاغل سادهتر نیز میتوانند به شما کمک کنند و مهارتهای لازم برای ادارهی موثر یک کسبوکار را بیاموزند.
۱- خردهفروشی کردن
مشاغل خردهفروشی به شما فرصت رشد مهارتهای زیادی را میدهد که البته ربطی به متصدی صندوق فروشگاه بودن یا دستهبندی اجناس ندارد! شما با مشتریانی مواجه خواهید شد که ممکن است خودشان هم ندانند چه میخواهند! پس از صحبت کردن با مشتریان شما میتوانید بفهمید که آنها به دنبال چه چیزی هستند و قادر خواهید بود تا محصول مورد نیازشان را به آنها پیشنهاد دهید.
پس از چند ماه قادر خواهید بود با نگاه کردن به رفتار مشتری، نیازهایش را حدس بزنید. این یکی از آن شیوههایی است که در آن میآموزید چگونه ذهن افراد را بخوانید و نیازها و خواستههایشان را پیشبینی کنید. علاوه بر این، فرصت کنار آمدن با مشتریان بداخلاق و ناراضی را نیز خواهید داشت. همه چیز در این حالت به توانایی شما بر میگردد تا شکایات آنها را شنیده و همه چیز را درست کنید. این تجربهی برخورد با مشتریان ناراضی در آینده بسیار به شما کمک خواهد کرد.
۲ - صنعت غذا
غذا به ویژه غذاهای آماده، صنعت جذابی نیست. برخی از آشپزها و سرآشپزها به مهارتی دست مییابند که احترام و تحسین قابلملاحظهای برایشان به همراه دارد اما این موضوعی نیست که ما به دنبال آن هستیم. حرف ما در اینجا درباره آماده کردن موادغذایی در یک آشپزخانهی گرم در سریعترین زمان ممکن برای مشتریان منتظر است.
شما با کار کردن در چنین وضعیتی چیزی از پیشبینیهای مالی یا الگوهای سودآوری یاد نمیگیرید اما در عوض، کار کردن در محیطی با فشار کاری بالا را تجربه خواهید کرد. در این شغل مجبور هستید سریع کار کنید، چند کار را با هم انجام دهید و در سختترین شرایط سفارشها را به بهترین شکل ممکن آماده کنید (و اغلب با افرادی کار کنید که مهارت زیادی در کارشان ندارند).
این همان محیط طاقتفرسایی است که به خوبی شما را برای آشپزی در شرایط سخت، که همان کارآفرینی است، آماده میکند.
۳- فروشندگی
فروشندگی می تواند حرکت مهمی برای هر کارآفرین مشتاق باشد، حتی اگر در ابتدا در شغلی مانند بازاریاب تلفنی مشغول به کار شوید. به هنگام فروشندگی شما مهارتهای ارتباطی مهم را در حین صحبت با افراد در مورد همهی جنبههای زندگی یاد میگیرید. شما در این شغل ، مهارت های ترغیب افراد به خرید را همزمان با بالا رفتن مهارتتان در معامله فرا می گیرید. شما با نیازهای مشتری آشنا شده و نحوه ی ارضای آنها را یاد می گیرید که این کار در آینده برای تولید محصولات با کیفیت بالا به شما کمک خواهد کرد.
علاوه بر این موارد، در محیطی کار خواهید کرد که بخشی از پرداختها در آن بر اساس حق کمیسیون است. بدین صورت امرار معاش شما در این شغل به تواناییتان در موفق شدن بستگی دارد که دقیقا مشابه کارآفرینی است. در واقع در مشاغل مبتنی بر حق کمیسیون میتوانید صاحب یک کسبوکار بودن را تجربه کنید.
۴- خدمات به مشتری
میتوان اینطور ادعا کرد که تقریبا میتوان در هر شغلی (از جمله ۳ شغل ذکر شده ی قبلی) خدمات مشتری را مشاهده کرد. اما با این حال فکر میکنم تجربهی نقش “خدمات به مشتری” به صورت انحصاری میتواند بسیار مهم باشد.
افرادی که در شغل خدمات مشتری فعالیت دارند مجبور هستند در تمام ساعات شبانهروز بهسرعت به امور مشتریان رسیدگی کنند. این افراد بدترین، پرتوقعترین و خشمگینترین جنبههای انسانها را میبینند و همین تجربه میتواند به شمابرتری لازم در یک محیط رقابتی شدید راهدیه دهد
حفظ خونسردی چهره هنگامی که مشتری ناراضی بر سر شما فریاد میکشد،اصلا موضوع خندهداری نیست امادر عمل میتواند برای مواجه شدن باهرگونه چالش با مشتریان، که پیشِ روی شماست، آمادهتان کند.
۵- مدیریت
آخرین پیشنهاد این است که پیش از آنکه وارد سرمایهگذاری دریک فرایند کارآفرینانه شوید، سعی کنیدتجربهای کاری در زمینه مدیریت به دست آورید.شغل مدیریت مورد نظر حتما نباید مدیریت اداری باشدکه کارکنان شما همگی تحصیلکرده و حرفهای باشندبلکه مدیر یک رستوران یا فروشگاه بزرگ بودن هم میتواند بسیاراموزنده باشد.
آزمندیان باور
آزمندیان دکتر [۱۱.۰۴.۱۸ ۰۹:۵۱]
دکتر آزمندیان ثروت
✳️ مدرسه رفتن را با یاد گرفتن اشتباه نگیرید، من به هاروارد نرفتهام اما تمام کسانی که زیر دستم کار میکنند رفتهاند!
ایلان ماسک
آزمندیان باور
آزمندیان دکتر [۱۱.۰۴.۱۸ ۰۹:۵۱]
دکتر آزمندیان ثروت
📸 صاحب این سبزیفروشی رویای داشتن یک شرکت بزرگ جهانی را داشت... نام این سبزیفروشی سامسونگ بود!
آزمندیان باور
آزمندیان دکتر [۱۱.۰۴.۱۸ ۱۰:۴۳]
◀️ببخشید شما ثروتمندید؟
هوا بدجورى توفانى بود و آن پسر و دختر کوچولو حسابى مچاله شده بودند. هر دو لباس هاى کهنه و گشادى به تن داشتند و پشت در خانه مى لرزیدند. پسرک پرسید: ببخشین خانم! شما کاغذ باطله دارین؟
کاغذ باطله نداشتم و وضع مالى خودمان هم چنگى به دل نمى زد و نمى توانستم به آنها کمک کنم. مى خواستم یک جورى از سر خودم بازشان کنم که چشمم به پاهاى کوچک آنها افتاد که توى دمپایى هاى کهنه کوچکشان قرمز شده بود.
گفتم: بیایین تو یه فنجون شیرکاکائوى گرم براتون درست کنم.
آنها را داخل آشپزخانه بردم و کنار بخارى نشاندم تا پاهایشان را گرم کنند. بعد یک فنجان شیرکاکائو و کمى نان برشته و مربا به آنها دادم و مشغول کار خودم شدم. زیر چشمى دیدم که دختر کوچولو فنجان خالى را در دستش گرفت و خیره به آن نگاه کرد.
بعد پرسید: ببخشین خانم! شما پولدارین ؟
نگاهى به روکش نخ نماى مبل هایمان انداختم و گفتم: من؟ اوه... نه!
دختر کوچولو فنجان را با احتیاط روى نعلبکى آن گذاشت و گفت: آخه رنگ فنجون و نعلبکى اش به هم مى خوره.
آنها درحالى که بسته هاى کاغذى را جلوى صورتشان گرفته بودند تا باران به صورتشان شلاق نزند، رفتند.
فنجان هاى سفالى آبى رنگ را برداشتم و براى اولین بار در عمرم به رنگ آنها دقت کردم. بعد سیب زمینى ها را داخل آبگوشت ریختم و هم زدم. سیب زمینى، آبگوشت، سقفى بالاى سرم، همسرم، یک شغل خوب و دائمى، همه اینها به هم مى آمدند. صندلى ها را از جلوى بخارى برداشتم و سرجایشان گذاشتم و اتاق نشیمن کوچک خانه مان را مرتب کردم.
لکه هاى کوچک دمپایى را از کنار بخارى، پاک نکردم. مى خواهم همیشه آنها را همان جا نگه دارم که هیچ وقت یادم نرود چه آدم ثروتمندى هستم ...
برگرفته از کتاب: من منم، تو تویی
آزمندیان باور
آزمندیان دکتر [۱۱.۰۴.۱۸ ۱۲:۳۸]
دکتر آزمندیان ثروت
مهم نیست چقدر اشتباه کنید، یا سرعت پیشرفتتان چقدر کند باشد، با این همه باز هم از همهی کسانی که هیچ تلاشی نمیکنند جلوتر هستید...
آنتونی رابینز
آزمندیان باور
آزمندیان دکتر [۱۱.۰۴.۱۸ ۱۲:۳۸]
دکتر آزمندیان ثروت
💢 تمام افراد موفق به شدت منظمند! آنها از وقتشان نهایت استفاده را میکنند و به همین دلیل در مقایسه با افراد عادی و در مدت زمان مساوی کارهای بسیار بیشتری را انجام میدهند.
برایان تریسی
@Moshaverank
آزمندیان دکتر [۱۱.۰۴.۱۸ ۱۵:۰۹]
در زیر هشت روش ساده برای خراب کردن شهرتتان را مرور کنید
۱- قبول کردن یک پیشنهاد کاری و سپس انصراف از آن
بعضی از افراد پس از این که به یک پیشنهاد کاری بله گفتند هم چنان به گشتن و مصاحبه دادن ادامه میهند تا شاید کار بهتری پیدا کنند. آنها با این کار هزینهی گزافی پرداخت میکنند زیرا به عنوان فردی شناخته میشوند که حرفشان حرف نیست و به سرعت جا میزنند. و اصولاً خیلی از افراد در بیش از یک شرکت از شرکتهایی که شما در آنها به دنبال کار هستید حضور دارند. تصور کنید شما شدیداً به دنیال کاری هستید و یکی از افراد تصمیمگیرنده، همان فردی است که که قبلاً برای شرکتی که از آن انصراف دادهاید کار می کرده است. شما واقعاً دوست ندارید چنین جملهای را هنگام مصاحبه بشنوید: «جین در شرکت ما استخدام شد ولی درست قبل از شروع کار کنار کشید.»
۲- بدتر از آن، شروع یک کار و ترک آن به خاطر یک کار دیگر پس از مدتی کوتاه
این که کارتان بسیار نامناسب باشد و یا آنی نباشد که در زمان استخدام به شما گفته شده موضوع دیگری است. اما شروع یک کار و سپس ترک فوری آن فقط به خاطر یک کار بهتر، همان بلایی را سرتان میآورد که در بالا اشاره کردیم. اما این حتی از ان هم بدتر است زیرا آن شرکت برای آموزش و معرفی شما به مشتریان و غیره، سرمایهگزاری مالی و زمانی کرده است.
۳- عصبانی شدن در محل کار
سرخورده شدن گاه به گاه در کار امری عادی است اما اگر صدایتان را بالا ببرید، درها را به هم بکوبید و بر سر دیگران فریاد بزنید، پایتان را از گلیمتان فراتر گذاشتهاید. کافی است تنها یکبار چنین اتفاقی بیافتاد تا شما به عنوان یک فرد عصبانی شهرت پیدا کنید که هیچکس حاضر نیست با او کار کند. و زدودن این شهرت بد، کار بسیار دشواری است.
۴- دروغ
چه برای پنهان کردن اشتباهتان دروغ بگویید، چه به امید درآمد بهتر دربارهی درآمد قبلیتان اغراق کنید، در هر صورت اگر دروغتان آشکار شود، شهرتتان نزد هر کسی که از این موضوع مطلع شود قطعاً به گل خواهد نشست. اعتماد به گفتههای دیگران در محل کار از اصول است و زمانی که شما نشان دهید که قابل اعتماد نیستید، برقراری رابطههای کاری برایتان بسیار دشوار خواهد شد.
۵- خلف وعده
وقتی شما بر سر حرفتان باشید و به وعدههایتان عمل کنید، نزد دیگران دارای اعتبار میشوید. اگر بگویید فلان گزارش را تا دوشنبه ارسال خواهید کرد یا در مورد حساب جدیدتان جلسهای ترتیب خواهید داد اما آنها را فراموش کنید، اعتبارتان را زیر سوال بردهاید و به عنوان فردی غیرقابل اطمینان و متزلزل شهره خواهید شد.
۶- توصیه کردن فردی برای شغلی که مناسب او نیست
وقتی فردی را برای کاری توصیه میکنید به این معنی است که ضمانت او را میکنید، کار او مورد قبول شما است و خودتان حاضرید با او همکار شوید. اما اگر آن فرد واقعاً چنین نباشد، چیزی شبیه به این جمله را پشت سرتان خواهند گفت: «او فکر میکرد کار جو خوب است ولی جو افتضاح و غیرقابل تحمل است.» به هر حال برداشت شما از کار یک فرد، استانداردها و قضاوت شغلی خودتان را هم نشان میدهد.
۷- ترک شغل بدون اطلاع
تنها در صورتی که یک دلیل خیلی، خیلی خوب داشته باشید، ترک کار بدون اطلاع قبلی یعنی خراب کردن پلهای پشت سر با رئیس (و حتی همکارانتان). فاتحهی نامهی رضایت کاری را نیز بخوانید. خوشتان بیاید یا نه، عرف این است که خروجتان را از ۲ هفته قبل اطلاع دهید.
۸- ارسال ایمیل خصومتآمیز پس از یک اتفاق ناگوار
به ایمیل کسی در عصبانیت پاسخ دادهاید؟ از قانون جدید شرکت ناراضی هستید؟ یا پاسخ نامناسبی به ایمیل مردودی در مصاحبهی کاری ارسال کردهاید؟ در هر صورت ادامهی کار با این اتفاق کار بسیار سختی است. شما شهرت فردی را پیدا میکنید که نمیتواند پاسخ آرام و حرفهای به مشکلات بدهد و بیشتر افراد از شما دور خواهند شد.
#Management
آزمندیان باور
آزمندیان دکتر [۱۱.۰۴.۱۸ ۱۶:۳۶]
(https://attach.fahares.com/OM5UzdHlRc8+N64qc4O7/A==) از غمانگیزترین تصاویر ثبتشده در طی ۷سال جنگ در سوریه، تصویر دخترک ۴سالهایست که از لنز دوربین ترسید و گمان کرد عکاس اسلحه به سوی او گرفته و دستها را از ترس بالا برد؛ ترس و اضطراب کودکان از جنگ، جنسی متفاوت از بزرگسالان دارد؛ «ترسی آمیخته با معصومیت و بیگناهی».
آزمندیان باور
آزمندیان دکتر [۱۲.۰۴.۱۸ ۰۹:۵۹]
14 اشتباه فاحش مدیران
“رابرت دانهام” بنیانگزار برنامة سراسری پرورش مدیران اجرایی ۱۴ اشتباه فاحش مدیران ارشد را بدون توجه به صنعت چنین توصیف می کند...
۱- گوش ندادن:
» به سخنان کارکنان خود توجه نمی کنید بلکه فقط با آنها صحبت می کنید. نتیجه این شیوه فقدان تعهد, وفاداری و احساس تعلق و نیز افزایش انزجار و دلسردی کارکنان است.
۲- افراط در تعهد:
» اگر نتوانید کارکنانی پرورش دهید که در مواقع لازم بتوانند پاسخ منفی دهند, به جای یک استراتژی موفقیت آمیز، با کار بیش از حد, دستاورد اندک, نارضایتی مشتری و «قهرمانانی مرده» دست به گریبان خواهید بود.
۳- دل خوش کردن به آمار و ارقام:
» آمار و ارقام تنها نتیجه فرعی تصمیمات شما هستند. انجام اقداماتی به منظور تغییر اعداد, بدون توجه به عوامل پدید آورنده این اعداد (از جمله پیشنهادهای ارزشمند, اجرای عالی, رضایت مشتری و انگیزه و اشتیاق کارکنان), ونیز بدون توجه به مدیریت این عوامل, در نهایت به نتایجی مخرب می انجامد.
۴- پذیرش تعهدهای مبهم و نامشخص یا پرهیز از تعهد:
» توافقهای مبهم و نامعین و فقدان استانداردی روشن برای ایجاد و پذیرش تعهد و مدیریت آن، به اتلاف نیرو و کناره گیری کارکنان می انجامد. همچنان که پرهیز از پذیرش تعهد و مسئولیتی روشن نیز همین نتایج را در پی خواهد داشت.
۵- توجه به مشتری در اولویت آخر:
» انجام وظیفه بدون توجه به واکنش مشتری به آنچه انجام شده و چگونگی انجام آن, رضایت مشتری را سلب می نماید.
۶- ترس و بی میلی نسبت به ارزیابی عملکرد:
» گفتگوی صادقانه و مستقیم، یک مهارت ارزشمند است که انجام آن مستلزم مقداری جرأت و شهامت است. مدیران ارشد باید یاد بگیرند که زمینه های ارایه بازخورد مستقیم و به موقع عملکرد را فراهم نمایند.
۷- تیم سازی, فقط به شکل صوری:
» تیمها تنها گروه هایی از افراد نیستند که با هم کار می کنند, مهارتهای ایجاد تیمهای واقعی با عملکردی مطمئن و اثر بخشی, باید آموخته شوند و واقعیت این است که, کمتر کسی از این مهارتها برخوردار است.
ایجاد تعهد, توانایی شنیدن, مدیریت, روحیه مبارزه و غلبه بر کاستی ها , مدیریت رضایت مشتری , برنامه ریزی اثر بخش, استانداردهای مشترک واضح و روشن, اصول اخلاقی معین, حضور و موجودیت و منفعل نبودن.
۸- خالی بودن چنته مدیریت:
» مدیریت اثر بخش مستلزم دامنه ای از مهارتهاست و اغلب مدیران همه مهارتها و توانائیهای لازم را ندارند. کلیدی ترین این توانایی ها عبارتند از تیم سازی, توانایی ایجاد تعهد، توانایی شنیدن، مدیریت روحیه، مبارزه و غلبه بر کاستی ها، مدیریت رضایت مشتری، برنامه ریزی اثربخش، استانداردهی مشترک واضح و روشن، اصول اخلاقی معین، حضور و موجودیت و منفعل نبودن.
۹- دستور دادن به جای درخواست کردن و ایجاد تعهد:
» احساس تعلق و تعالی در افرادی که صرفاً فرمان پذیرند دیده نمی شود و معمولاً دستور دادن به امتناعی همراه با آزردگی می انجامد. در واقع آنچه که در پی آن هستیم, احساس تعلق به سازمان, غرور و دلبستگی است و اینها وقتی ایجاد می شود که فرد نسبت به آنچه انجام می دهد, متعهد باشد.
۱۰- ناتوانی در ایجاد اعتماد یا غلبه بر عدم اعتماد:
» اعتماد احساسی مبهم برخواسته از سوابق قبلی نیست. ایجاد اعتماد, بازسازی و حفظ اعتماد موجود مهارتهای ارزشمندی هستند که کمتر در رفتار مدیران مشاهده می گردند و باید آموخته شوند.
۱۱- نداشتن طرح کاری روشن:
» یک هدف کمی یا بیانیه چشم انداز, تنها بخشهایی از یک طرح کاری هستند. طرح کاری مستلزم یک استراتژی روشن, نقشها و مسئولیتهای روشن, ارزش و اهمیت کافی برای مشتریان و تیمی آماده و توانمند برای اجرا است.
۱۲- چون من گفتم:
» شدت عمل تنها به دستور دادن منتهی می شود نه جلب احترام و تعهد دیگران. شدت عمل قدرت و نشاط سازمان را نابود می کند و کارکنان را ضعیف و شکست خورده رها می سازد.
۱۳- متعهد نبودن به یادگیری:
» ما باید یاد بگیریم که از اشتباهاتمان، موفقیتهایمان و تجاربمان بیاموزیم. ما باید یاد بگیریم که چگونه از دیگران بیاموزیم؛ بویژه از آنها که ریسک کرده اند و موفقیت و شکست را تجربه نموده اند.
۱۴- بدبینی و عیب جویی نسبت به مدیریت:
» افراد دارای حرفه مدیریت, مدیران و به طور کلی فرهنگ موجود, اغلب به شیوه ای عیب جویانه و به نحوی استهزا آمیز به مدیریت می نگرند.
» برای تعیین استاندارد مهارت های مدیریتی و برنامه های اثر بخش تعهد لازم است. رابرت دانهام با بیش از بیست سال تجربه به عنوان مدیر اجرایی و پرورش دهنده مدیران اجرایی در این مسیر بر تعیین دقیق زیربناها و مهارتهای عملی, تعهد, اعتماد, ارزش و رضایت, به عنوان پایه های مدیریت موثر و رهبری شرکت تاکید می کند
#Management
آزمندیان باور
آزمندیان دکتر [۱۲.۰۴.۱۸ ۱۰:۳۸]
◀️راکفلر چگونه ثروتمند شد؟
از دیوید راکفلر میلیاردر پرسیدند چگونه به این ثروت و شوکت رسیدی؟
گفت: از خدا خواستم و خودم بدست آوردم.
گفتند چگونه؟
گفت من بیکار بودم. گفتم خدایا کاری برایم پیدا کن تا در آمد کافی برای پرداخت اجاره یک منزل نقلی را داشته باشم. چون از طرف خدا اقدامی انجام نشد، خودم دست بکار شدم و به خدا گفتم: خدایا تو به این نیازهای کوچک رسیدگی نکن. من خودم کار پیدا میکنم. تو فقط حقوقم را افزایش بده.
کاری در راه آهن پیدا کردم، کارگری. در کوره لوکوموتیو ذغال سنگ می ریختم. اما حقوق اش اندک بود.
به خدا گفتم تو سرت شلوغ است و کارهای مهم تری داری. تو خانه نقلی مناسبی برایم پیدا کن و من تلاش ام را بیشتر میکنم و بیشتر کار میکنم تا درآمد بیشتری کسب کنم.
پس از پیاده شدن از قطار، به ذغال فروشی پرداختم. اندکی درآمدم اضافه شد ولی از خانه نقلی خبری نشد.
گفتم خدایا میدانم خانه نقلی پیدا کردن در مقام و شأن تو نیست. من خودم آن را پیدا میکنم. در عوض تو شریک زندگی مرا پیدا کن.
اگر میخواستم منتظر خدا بشوم هنوز هم مجرد بودم. پس دختر مناسبی پیدا کردم و با او دوست،و سپس نامزد شدیم و ازدواج کردیم.
هرچه را از خدا خواستم، به نوعی به من گفت، خودت میتوانی، پس زحمت آن را به دوش من نیانداز و روی پای خودت بایست.
#Management
آزمندیان باور
آزمندیان دکتر [۱۲.۰۴.۱۸ ۱۴:۳۲]
دکتر آزمندیان ثروت
▫️ کسی که اعتقاد دارد دیگران باید مشکلاتش را حل کنند، همانند کسی است که برای گذر از رودخانه منتظر است تا آب آن خشک شود...
@moshaveranakar
آزمندیان دکتر [۱۲.۰۴.۱۸ ۱۴:۳۲]
دکتر آزمندیان ثروت
▫️ وقتی ثروت به سوی شما جاری میشود، حرکتی بس سریع دارد، به گونهای که خود نیز تعجب خواهید کرد و از خود خواهید پرسید که چرا فکر میکردید ثروتمند شدن سخت است...؟!
ناپلئون هیل
@moshaveranakar
آزمندیان دکتر [۱۳.۰۴.۱۸ ۱۰:۲۷]
مشتریان وفادار یا وفاداری به مشتریان
وفاداری عبارت است از نگرشی مثبت و تعهدی قوی نسبت به یک برند، محصول (یا خدمت)، فروشگاه یا فروشنده در جهت خرید مجدد. در این مقاله به بررسی نکاتی در جهت افزایش وفاداری مشتریان و حفظ آنان در بلندمدت میپردازیم. خدمات مشتری، برای مشتری است: نقطه تمرکز و توجه شما باید مشتریان باشند و توجه به کسبوکار را درمرحله دوم قرار دهید. شاید در ظاهر ساده به نظر آید، اما حقیقتا دشوار است. آنچه ذهن اغلب مدیران را مشغول میکند، در ابتدا فعالیتهای داخل سازمانی است و گاه به طور کامل مشتریان، رضایت آنها و خدمترسانی به آنها را فراموش میکنند.
در نظر داشته باشید که در ابتدا فقط مشتریان هستند که میتوانند موفقیت یا عدم موفقیت کسبوکار شما را رقم بزنند، پس توجه ویژه به آنها و حساسیت نسبت به خواستههای آنان حائز اهمیت است. خدماتی که ارائه میدهید برای مشتریان است نه برای خودتان. پس سلیقه شخصی را کنار بگذارید و آنچه را که حقیقتا بدان نیاز دارند برایشان فراهم کنید.
احترام به مشتری: مشتری که با برخوردی محترمانه و مشتاقانه روبه رو میشود، درصدد پاسخی محترمانه برخواهد آمد و این به معنای شروعی مناسب است. فضایی که میتواند به درستی مدیریت شود و مشتریان احساس راحتی داشته باشند. البته احترام به مشتری فقط از بعد رفتاری نیست. بعد دیگر ارائه کالا و خدمات مورد نیاز اشاره کند. مشتریان باید احساس کنند که شما درصدد رفع نیاز آنها به بهترین شکل هستید و تمام فعالیت شما در جهت جلب رضایت آنهاست نه فقط کسب سود و منفعت شخصی. یکی از بهترین زمینههایی که میتواند موثر باشد، ارائه خدمات پس از فروش با کیفیت و سریع است که رضایت مشتریان را جلب میکند. ایجاد حس رضایت کمک شایانی به داشتن مشتریان وفادار میکند.
هرآنچه را میتوانید انجام دهید به مشتریان خود وعده دهید: ادعاهای شما با آنچه در واقعیت به مشتریان خود ارائه میدهید باید یکسان باشند. اگر قول یا وعده مشخصی به مشتریان خود دادهاید و در نهایت نتوانستهاید بدان عمل کنید، این یعنی خداحافظی با مشتریان. مخصوصا اگر کالا یا خدمات مشابه شما به طور گسترده از منابع دیگر نیز قابل تهیه باشند. فراموش نکنید آنچه باعث میشود مشتریان به سمت کسبوکاری جذب شوند، خدمات متفاوت است و اگر نتوانید تمایزی در کار خود ایجاد کنید و به ادعاهای خود جامه عمل بپوشانید، مشتریان شما به سمت دیگر رقبا با مزایای بهتر روانه میشوند. اگر میخواهید مشتریانی وفادار داشته باشید که نسبت به خرید کالای شما متعهد باشند، شما نیز باید نسبت به آنها تعهد داشته باشید. مشتریان وفادار، وفاداری میخواهند. گام اول از ما شروع میشود که نسبت به مشتریان خود صادق، وفادار و متعهد باشیم و پس از آن میتوان از مشتریان انتظار داشت. اگر به مشتریانتان قول دادهاید بدان عمل کنید. فرقی نمیکند قول شما مربوط به ارائه کالای خاصی باشد یا کیفیتی متفاوت یا خدمات پس از فروش یا هروعده دیگر. مهم عمل به آن است. پس مراقب ادعاهای خود باشید و نسبت به آنچه میگویید توانمندیهای خود را نیز در نظر بگیرید.
برنامه ارتباطی مشخصی با مشتریان داشته باشید: اگر امروز یک مشتری از کالا و خدمات شما استفاده کرده بدین معنا نیست که فردا نیز مشتری شما خواهد بود اگر نتوانید او را نسبت به خود وفادار کنید. در واقع صرف یک بار خرید به معنای همیشگی بودن آن مشتری نیست. اگر میخواهید مشتریان امروز خود را مشتریانی وفادار و دائمی کنید باید برنامههای پس از خرید مناسبی نیز برای آنها در نظر داشته باشید. خرید، نخستین مرحله است و کار اصلی شما پس از نخستین خرید مشتریان شروع میشود. حقیقت این است که مشتریان به توجه صاحبان کسبوکار نیاز دارند و دوست دارند که مهمترین قسمت در برنامههای فروش باشند. آنچه به احساس آنها پاسخ میدهد در نظر گرفتن برنامههای مناسب ارتباط با مشتریان است. این برنامهها میتواند فرستادن ایمیل یا پیامکهای تشکر پس از خرید، در نظر گرفتن پیشنهادات ویژه برای استمرار خرید آنها، اهدای کارت عضویت (که دارای امتیازات خاص و کاربردی باشد)، تماس با مشتریان و... باشد.
قرار نیست همه استفادهکنندگان یک کالا مشتریان شما باشند، گاه باوجود انجام تمام فعالیتهای ارتباطی مناسب، وفاداری در ارائه خدمات و کالا و رعایت تمام موارد دیگر، همچنان شاهد آن هستیم که مشتریانی را از دست میدهیم. این امر کاملا طبیعی و اجتنابناپذیر است. باید قبول کنیم که همیشه مشتریانی هستند که به هر دلیل ممکن است تمایل به خرید از جای دیگر داشته باشند. شما تنها فروشنده یک کالا نیستید و همه مردم نیز قرار نیست مشتریان شما باشند.
#Marketing
آزمندیان باور
آزمندیان دکتر [۱۳.۰۴.۱۸ ۱۰:۲۷]
رازهای اثرگذاری برای مدیران
راه ارتباط و بیان کاریزماتیک
یکی از شگفتانگیزترین موضوعات در ذهن هر انسانی قدرت تاثیرگذاری بر افکار و قلب مخاطبان هدف موردنظر آنها است؛ اما این موضوع بسیار حائز اهمیت است که چگونه میتوان به این مهم دست پیدا کرد. قطعا افرادی که دارای خصوصیات کاریزماتیک هستند، به سهولت میتوانند بر ذهن و قلب مخاطب موردنظر خویش نفوذ کنند. همه ما بدون اغراق به افراد کاریزماتیک علاقهمند هستیم و چندین مورد معروف را در حافظه خویش سپردهایم. همینطور کاملا واقفیم که بهصورت ناخودآگاه اسیر حرکات چهره و نوع و حالت بیان آنها میشویم. مسلما افراد کاریزماتیک خصوصیاتی منحصربهفرد را دارا هستند که باعث جذابیت، معروفیت، محبوبیت و ماندگاری آنها تا قرنها در یاد و خاطره افراد مختلف و گوناگون شده است. بهویژه وقتی صحبت از مدیران میشود، مسئله کاریزماتیک بودن اهمیت مضاعفی پیدا میکند. اما بهترمراستی راز جذابیت این افراد در چیست؟
آیا واقعا کاریزماتیک بودن ذاتی است؟ پارامترهای مهم که مسلما با تمرین و ممارست خواهیم توانست از ارتباط و قدرت بیانی کاریزماتیک بهره ببریم، موارد زیر را شامل میشود.
1 - دارا بودن تفکری استراتژیک 2- تسلط بر علم و هنر روابط عمومی 3- خلاقیت در نحوه ارتباط با استفاده بجا از هوش هیجانی 4- اهمیت دادن به احساسات مخاطب 5- اهمیت دادن به دانش تخصصی 6- اهمیت ویژه به تقویت صدا در بیانی شیوا و تاثیرگذار 7- تمرکز و اشراف بر زبان بدن 8- تمرکز و اشراف بر علوم و فنون مذاکره
#Management
آزمندیان باور
دکتر آزمندیان